Jan 25, 2008

شهادت حضرت امام حسين رضي الله عنه



متن خطبه نماز جمعه 28دی
توسط مولانا فاروقی امام جمعه اهل سنت بیرجند

جناب مولوی غلام حیدر فاروقی خطبه نماز جمعه این هفته را اختصاص دادند به موضوع جهاد و ماجراي کربلا و محرم از دیدگاه اهل سنت.
ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل‌الله امواتا....
گمان نکنيد کساني که در راه خدا کشته مي شوند مردگانند بلکه آنان در نزد خدا زنده اند و روزي داده مي شوند و خوشحال و شادمان هستند و منتظر هستند که ياران و دوستان آنها به آنها بپيوندند. شهادت واژه بسيار مقدسي است، شهدا شمع محفل بشريتند، مي سوزند و به ديگران روشني مي دهند جهاد هم که وسيله اي براي رسيدن به اين مقام والاي شهادت است در اسلام از ويژگي هاي خاصي برخوردار است و راه رسيدن به عزت و شوکت و سيادت مسلمين در جهاد است به همين خاطر پيامبر مي فرمايند: کسي که جهاد نکند يا به فکر جهاد هم نباشد و بميرد بر شاخه اي از نفاق مرده است.
شهادت آنچنان مقام و مرتبه اي دارد که اگر انسان با اخلاص از خدا شهادت را طلب کند همچنان که پيامبراکرم مي فرمايند: اگر کسي از روي صداقت شهادت را از خدا طلب کند، خداوند مقام و منزلت شهادت را به او عطاء مي کند، گر چه در بستر خانه اش بميرد.
حضرت عمر رضي الله عنه در مدينه منوره اين دعا را مي کردند، خدايا شهادت را نصيبم کن! در حالي که اصحاب در شهر پيامبر از اين دعاي حضرت عمر تعجب مي کردند و مي گفتند: چطور ممکن است که در شهر رسول خدا (در مدينه منوره) شهادت نصيب اميرالمومنين حضرت عمر شود در حالي که براي شهادت بايد از خانه و شهر خارج شويم و در ميدان نبرد با دشمن بجنگيم تا آنوقت شهيد شويم.
اما از جايي که خداوند به بعضي از دوستان خاصش نور و بصيرتي عنايت مي کند که با آن نور و بصيرت بسياري از حقايق براي آنها آشکار و نمايان مي شود که توسط آن چيزها را مي بينند و مي فهمند که انسانهاي معمولي از درک آن عاجزند. اما زمانيکه حضرت عمر رضي الله عنه در محراب رسول الله شهيد مي شوند آن وقت اصحاب و ياران آن حضرت آن دعا را درک مي کنند که شهادت در شهر پيامبر بدون جنگ و ميدان کارزار هم مي تواند نصيب مشتاقان آن گردد.
و نام شان به عنوان اولين شهيد محراب در تاريخ ثبت مي شود. روزي اصحاب رسول الله از آن حضرت سوال مي کنند که از بين مردم چه کسي از (لحاظ مقام و منزلت) از همه بهتر است؟ پيامبر فرمودند: کسي که با جان و مالش در راه خدا جهاد مي کند. ديگري سوال کرد چه عملي از همه عملها بهتر است؟ مي فرمايند: ايمان به خدا و پيامبر و بعد جهاد در راه خدا محبوبترين عملها است! در روايتي ديگر مي فرمايند: يک شبانه روز در راه خدا جهاد کردن و از مرزها و سرزمينهاي اسلامي محفاظت و حراست نمودن از يک ماه روزه گرفتن و تمام شبها را به عبادت به صبح رساندن بهتر است.
پيامبراکرم در جايي ديگر قسم ياد مي کنند که من دوست دارم بارها در جبهه جنگ شرکت نموده و در اين راه جانم را فدا کنم.
و در جاييي ديگر مي فرمايند: آن گرد و خاکي که بر قدمهاي انسان در راه خدا مي نشيند، قدم و بدن شخص را از آتش جهنم محفوظ مي ماند، و مي فرمايند: وقتي که انسان وارد بهشت مي شود ونعمتهايي را که نه با گوش شنيده و نه با چشم ديده و نه بر قلب او خطور کرده را مي بيند حاضر نيست که براي يک ثانيه از بهشت خارج شود. اما شهيد آرزو مي کند که به دنيا برگردد و ده ها مرتبه در راه خدا کشته شود تا مقام بالاتري به او داده شود. و جايي ديگر مي فرمايند: دو قطره اند که نزد خدا بسيار محبوب اند، يکي قطره خوني که در راه خدا ريخته مي شود و ديگري قطره اشکي که از چشمهاي انسان در تاريکي شب از ترس خدا جاري مي شود. و مي فرمايند: دو چشم از آتش جهنم محفوظ مي ماند يکي آن چشمي که از ترس خدا اشک ريخته و دوم آن چشمي که براي حفاظت و نگهباني از کيان اسلام و مسلمين شبها را بيدار بوده صاحبان اين دوچشم از جهنم نجات مي يابند.
در بهشت صدها مقام و منزلت وجود دادرد که ويژه کساني است که در راه خدا جهاد کرده و شهيد شده اند. وقتي از پيامبر خدا صل الله عليه و سلم سوال مي شود اي رسول خدا مرا به عملي راهنمايي کنيد که با ثواب و پاداش جهاد در راه خدا برابر باشد؟ پيامبراکرم مي فرمايند:که عملي که با جهاد برابري کند سراغ ندارم! وقتي که انسان براي حفاظت از دين و اسلام و آبروي مسلمين جهاد مي کند و شهيد مي شود بايد مقام بس بالايي داشته باشد. تمام گناهان شهيد بخشيده مي شود، الا حق الناس که بايد ادا شود.
مسئله ديگر درباره عاشورا و دهم محرم است، که آيا روز عاشورا بخاطر شهادت امام حسين و يارانشان محترم است يا اينکه قبل از اسلام و شهادت امام حسين اين روز مهم بوده است يا خير؟ در هيچ جاي قرآن اشاره اي نشده که شما در روزهاي وفات انبياي گذشته عزاداري کنيد و يا اينکه عمل خاصي انجام دهيد،همچنين روز عاشورا (دهم محرم) قبل از اسلام محترم بوده است، پيامبراکرم مشاهده کردند که تعداي از مشرکين روز عاشورا را روزه مي گيرند و زمانيکه به مدينه منوره تشريف بردند در آنجا هم ديدند يهودها اين عمل را انجام مي دهند از آنها سوال شد که شما چرا روز دهم محرم را روزه مي گيريد؟ گفتتند: ما بخاطر شکرانه نجات حضرت موسي و بني اسرائيل و غرق شدن فرعون و لشکريانش اين روز را روزه مي گيريم. (اين قبل از فرض شدن روزه ماه رمضان بود) پيامبر اکرم فرمودند: ما مسلمانان سزاوارتر از اينها هستيم که اين روز را روزه بگيريم، لذا دستور دادند مسلمانان هم روز عاشورا و تاسوعا را روزه بگيرند (تا قبل از فرض شدن ماه رمضان، روزه در روز عاشورا واجب بود) اما در سال دوم هجري که روزه ماه مبارک رمضان فرض شد پيامبر فرمودند بعد از اين هر کس مي خواهد روز عاشورا را روزه بگيرد يا نگيرد عيبي ندارد. و در باره فضيلت روزه روز عاشورا فرمودند: خداوند تمام گناهان صغيره سال گذشته را مي بخشد. در فتح مکه يا حجه الوداع فرمودند اگر من در سال آينده در قيد حيات بودم روز نهم محرم يعني تاسوعا را روزه مي گيرم تا شباهتي با اهل کتاب نداشته باشد. ولي پيامبر سال بعد رحلت فرمودند و اين کار انجام نشد از اين روايت استنباط مي شود که بهترين روزهاي که مسلمانان در ايام محرم مي توانند روزه بگيرند تاسوعا و عاشورا است.
با مقدمه اي که بيان شد به اين نتيجه رسيديم که روز عاشورا روزي است که قبل از اسلام هم محترم بوده و در روايتي آمده که کشتي حضرت نوح در روز عاشورا در کنار کوه جودي پهلو گرفت. و در روايتي ديگر آمده که روز جمعه روز قيامت در روز دهم عاشورا خواهد بود، اين فضايل قبل از اسلام براي روز دهم محرم بوده و بعد از اسلام با دستور پيامبر اين احترام تثبيت شده و حضرت امام حسين رضي الله عنه و يارانشان که در چنين روزي به شهادت مي رسند. در واقع افتخاري براي آنها محسوب مي شود که قبل و بعد از اسلام مهم بوده است.
در اين روزها بعضي از فرصت ها و کساني که علم و دانشي ندارند به مقدسات اهل سنت توهين مي کنند و مي گويند: که اهل سنت اهل بيت پيامبر را قبول ندارند. و براي اين که عده اي را بفريبند مي گويند: اگر امام حسين را دوست دارند پس چرا براي آن حضرت عزاداري نمي کنند و لباس سياه نمي پوشند؟
بايد بدانيم که هر گروهي از مسلمانان براي خودش اعتقاداتي دارند بعضي از اين اعتقادات واهي و دروغ است و بعضي مطابق آيات قرآن و احاديث پيامبر است.
سوالي که مطرح مي کنند چرا اهل سنت در عزاداري امام حسين لباس سياه نمي پوشند؟ و يا اينکه اهل سنت اهل بيت پيامبر را قبول ندارند، بايد عرض کنم که اهل سنت براي عزيزترين کسان خود (پدر و مادر و فرزند و غيره) هم لباس سياه نمي پوشند. اگر براي عزيزترين کسان خود لباس سياه مي پوشيدند و براي عزاداري امام حسين نمي پوشندند درست بود. اهل سنت در هيچ مراسمي لباس سياه نمي پوشند.
چون باور دارند که پيامبراکرم صل الله عليه و سلم فرمودند: لباس سفيد بپوشيد زيرا لباس سفيد فقط مخصوص عروسي يا دامادي يا تولد نوزاد و يا کفن مردگان نيست. پيامبر اکرم مي فرمايند: بهترين لباس و پاکيزه ترين لباس، لباس سفيد است. وقتي پيامبر ما اين طور مي فرمايند: عقل هم اين را حکم مي کند که وقتي فرزندي بدنيا مي آيد لباس سفيد بپوشد احدي حاضر نيست که وقتي عزيزي از او فوت ميکند، کفن سياه بر تن او کند، يا شب دامادي لباس سياه بپوشد. وقتي که در سه مرحله از عمر او اين لباس محبوب ترين لباس است و پيامبر هم دستور مي دهند که لباس سفيد بپوشيد چرا ما لباس خود را در مراسم ويژه اي تغييردهيم؟ اگر پيامبر و اصحابشان اين کار را مي کردند ما هم اين کار را مي کرديم.
در هيچ کتاب و تاريخي حتي يک روايت پيدا نميکنيد که پيامبر هنگام از دست دادن فرزندشان يا شهادت يارانشان و يا شهادت عمويشان حضرت حمزه لباسشان را عوض کرده باشند يا صحابه بعد از فوت پيامبر اين کار را کرده باشند. پس متوجه مي شويم که پوشيدن لباس سياه در مراسم عزاداري درست نيست.
مطلب دوم اينکه چرا اهل سنت براي امام حسين رضي الله عنه عزاداري نمي کنند؟ شهادت امام حسين بزرگترين مصيبتي بود در تاريخ اسلام بر مسلمانان وارد شد. و قلب مسلماني نيست وقتيکه قصه کربلا را بخواند يا بشنود به درد نيايد و غمگين و ناراحت نشود!
اما براي چنين مصيبتي اسلام براي ما خط و مشي تعيين کرده است.
زماني که از انسان فرزندي يا عزيزي مي ميرد تحمل آن بسيار سنگين و دشوار است. تکليف شخص مسلمان در چنين حالتي چيست؟
آيا بايد عزاداري کنيم يا اينکه قرآن راه ديگري را به ما نشان مي دهد؟ قرآن مي فرمايد: اي پيامبر به صبرکنندگاني که هنگاميکه به آنان مصيبتي مي رسد مي گويند ما از آن خدا هستيم و به سوي خدا بر مي گرديم مژده بده! صبر آنچنان عبادتي است که اجر و پاداش همه عبادتها صد برابر يا هفتصد برابر داده مي شود ولي اجر و پاداش صبر کنندگان بي حساب است.
صابران چه کسانيند؟ اگر خداوند در همين جا آيه را تمام مي کرد همه مي گفتند منظور از صبر، در برابر مسايل دنيوي يا درد و رنجي است که به انسان مي رسد. ولي پيامبراکرم مي فرمايد: صابرين کسانيند که وقتي به آنها مصيبتي بزرگ مي رسد به سر و صورتشان نمي زنند. پيامبر خدا در مورد کساني که در برابر مصيبتها به صبر نمي کنند و به سر و صورتشان مي زنند و گريبانشان را پاره مي کنند مي فرمايند: از ما (مسلمانها) نيست کسي که هنگام مصيبت بر چهره خود مي زند و گريبان پاره مي کند و مانند دوره جاهليت حرفهاي کفر برزبان جاري مي کند.
شخص مسلمانان هنگام مصيبت بايد بگويد: ما از آن خدا ييم و بسوي او باز مي گرديم (يعني تسليم محض در برابر دستورات خداوند و اظهار عبوديت و بندگي در برابر خدا و اعتقاد به معاد و اقرار به اينکه به سوي خدا بر مي گرديم يعني معادي و قيامتي است)
کساني که در برابر مصيبت صبر مي کنند و جزع و فزع نمي کنند خدا وند متعال آنها را مغفرت مي کند و گناهان آنها را مي بخشد و رحمتهاي خود را بر آنها نازل مي نمايد و اينها انسانهاي هدايت شده هستند.
اينها دليل ماست در برابر کساني که مي گويند چرا براي امام حسين عزاداري نمي کنيد؟ دليل ما آيات قرآن و احاديث پيامبر و حضرت علي است. آيا کسي مي تواند ادعا کند که حضرت علي بعد از فوت حضرت فاطمه رضي الله عنها لباس سياه پوشيدند و عزاداري کردند؟ پس عمل ما عمل حضرت علي کرم الله وجهه و احاديث پيامبراکرم و عمل صحابه است .
جناب مولوي فاروقي در ادامه سخنانشان متذکر شدند که عمل ديگري که اکثرا در موقع عزاداري انجام مي دهند دعوتي ها است در صورتي که زماني که پيامبر خبر فوت جعفر بن ابي طالب را شنيدند دستور دادند که براي خانواده جعفر غذا بياوريد تا آنها به عزاداريشان بپردازند يعني وقتي کسي مي ميرد اطرافيان حق ندارند در خانه او غذا بخورند، بلکه بايد براي آن خانواده غذا ببرند.
ايشان در ادامه سخنانشان به اسامي شهدا کربلا اشاره کردند و گفتند: آيا شما اسامي شهداي کربلا را مي دانيد که چه کساني هستند؟ در کربلا معلي 72 نفر هستند که شهيد شدند، در ميانشان 23 نفر از اهل بيت پيامبر بودند. فرزندان حضرت علي و برادرن امام حسين که در کربلا شهيد شدند که عبارتند: محمد – عثمان – ابوبکر – جعفر – عباس – امام حسين بودند دو تا از فرزندان حضرت علي بنامهاي ابوبکر و عثمان، که واقعه کربلا همراه برادرشان حضرت امام حسين شهيد شدند در حالي که در ايام عزاداري نامي از آنها برده نمي شود. اگر قرار است که عزاداري کنيد بايد براي اين دو برادر امام حسين هم عزاداري کنيد! حضرت علي محبت خلفا را در دل داشتند که سه تا از فرزندانشان را به نام ابوبکر و عمر و عثمان نام گذاري مي کنند! نه تنها حضرت علي به محبت خلفاء عشق مي ورزيدند و آنها را دوست داشتند بلکه حضرت امام حسن عليه سلام که سه فرزندشان در کربلا همراه عموي گراميشان شهيد مي شوند عبارتنداز: عبدالله ، قاسم، ابوبکر . فرزند ديگرشان بنام عمر که زنده ميماند. و رسالت عموي بزرگوارشان را ادامه مي دهد.
بعد از واقعه کربلا از حضرت امام حسين دو فرزند در قيد حيات باقي ماندند يکي زين العابدين که در بستر بيماري بود و دومي عمر بن حسين که خردسال بود. امام سجاد فرزندي به نام عمر دارند امام موسي کاظم فرزندي به نام ابوبکر دارند، امام رضا دختري به نام عايشه دارند.
مولوي غلام حيدر فاروقي در ادامه سخنانشان گفتند: آنانيکه به حضرت علي و اهل بيت عشق مي ورزند، چرا اسامي اهل بيت را روي فرزندانشان نمي گذارند.
بياييم اين سنت را ترويج دهيم بياييم دوستي هايمان را به امام علي و حسن و حسين نشان دهيم. کساني که اهل بيت پيامبر را در برابر خلفا قرار ميدهند و اين طور وانمود مي کنند که اهل بيت پيامبر جدا از خلفا بوده اند، آنها دشمنان پيامبرند. وقتي از امام جعفر صادق سوال مي شود اگر شمشير آب طلا داشته باشد عيبي دارد؟ حضرت مي گويند خير! چون شمشير حضرت ابوبکر صديق آب طلا داشت. آنها تعجب ميکنند و مي گويند شما به ابوبکر مي گويي صديق مي فرمايند: هر کس به ابوبکر صديق نگويد خدا هرگز سخن او را تصديق نخواهد کرد. پس اهل بيت پيامبر با خلفاء هيچ اختلافي نداشتند. بلکه بلعکس به آنها عشق مي ورزيدند و اسامي فرزندانشان را به نام خلفاء مي گذاشتند و امام حسين که با هفتاد و دو تن از يارانشان در کربلا شهيد شدند به ما اين درسي را آموختند که نبايد در برابر يزيديان زمان تسليم شد.
محبت به اهل بيت جزء ايمان ماست، چرا که قرآن مي فرمايد: اي پيامبر بگو اگر خدا را دوست داريد از من پيامبر اطاعت کنيد. محبت با شعار کافي نيست بلکه محبت زماني واقعي است که انسان از محبوبش پيروي کند و سعي کند کاري که او انجام داده انجام دهد و کاري که انجام نداده انجام ندهد.
امام حسين در وفات مادرشان حضرت فاطمه لباس سياه نپوشيدند و عزاداري نکردند ما هم که محبت اهل بيت پيامبر را جزء ايمان خود مي دانيم از آنها پيروي مي کنيم و در هر نمازهايمان بر آنها درود مي فرستيم.
ايشان در ادامه مطلبشان فرمودند که اين نامهايي که بيان کردم نه تنها در کتاب هاي اهل سنت آمده بلکه در تمام کتب اسلامي و اهل تشيع هم چاپ شده اين چيزي نيست که ما انکار کنيم.
ايشان به علت اطاله موضوع و اتمام وقت براي اينکه عده اي که مي گويند اهل سنت اهل بيت را دوست ندارند چند حديثي از پيامبر که در کتب اهل سنت روايت شده است بطور خلاصه ترجمه کردند. حديثي از پيامبر که در خطبه هاي نماز جمعه هر هفته خوانده مي شود، که پيامبر فرمودند: حسن و حسين دو سردار جوانان بهشت هستند. در روايتي ديگر پيامبر فرمودند حسن و حسين دو دسته گل من در دنيا هستند. حديثي که ابو هريره از پيامبر روايت مي کند که روزي پيامبر به حضرت علي و فاطمه و حسن و حسين نگاه کردند و فرمودند من آشتي و صلح مي کنم با کسي که با شما صلح کند و مي جنگم با کسي که با شما بجنگد. و در روايتي فرمودند کسي که حسن و حسين را دوست داشته باشد مرا دوست دارد و هر کس که با آنان بغض و عداوت داشته باشد با من دشمني دارد. ايشان تاکيد کردند که احاديث بسيار است و لي به خاطر ضيق وقت به همين چند روايت مختصر اکتفا مي کنم اميدواريم که خدا به همه ما توفيق پيروي از پيامبر و اهل بيت عنايت بفرمايد. آمين

0 نظرات شما: