May 15, 2008

فضایل نماز جمعه و اهمیت آن


مولانا فاروقی امام جمعه اهل سنت بیرجند

(یا ایها الذین آمنوا اذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع ذلکم ان کنتم تعلمون)
پیامبر خدا (ص) می فرمایند: که نماز جمعه بر امتهای دیگر هم فرض بوده، اما آنها به علت نافرمانی و اختلافی که در بینشان به وجود آمد از فضیلت این روز بزرگ محروم شدند. یهودها شنبه را روز اجتماع خودشان قرار دادند. و نصارا، روز یکشنبه را. خداوند متعال این نعمت بزرگ را نصیب این امت گردانیده و این فضیلت روز جمعه را به این امت عطا کرده است.
پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: (قال نحن الاخرون السابقون یوم القیامة بید انهم اوتوا الکتاب قبلنا ثم ان هذا یومهم الذی فرض الله علیهم فاختلفوا فیه فهدانا الله له) ما از نظر زمان آخرین امت هستیم، اما اولین امتی خواهیم بود که حشر خواهیم شد. اولین امتی خواهیم بود که از ما حساب و کتاب به عمل خواهد آمد، و اولین امتی خواهیم بود که در حق ما قضاوت خواهد شد. و اولین امتی هستیم که به بهشت داخل خواهیم شد.
نماز جمعه: با نص صریح آیات قرآن و سنت پیامبر و اجماع امت، فرض عین است. دلیل فرض بودن نماز جمعه از قرآن ثابت شده است.
خداوند متعال خطاب به مومنین می فرماید: (یا ایها الذین آمنوا اذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع ذلکم ان کنتم تعلمون) ای مومنین؛ هنگامی که برای نماز جمعه اذان داده شد، برای نماز جمعه بشتابید، و خرید و فروش و داد و ستد را رها کنید. می بینیم در بقیه نمازهای پنجگانه هیچ آیه ای نازل نشده که به مجرد شنیدن اذان معامله را ترک کنید. اما در مورد نماز جمعه بخاطر اهمیت و موکد بودن آن بر سایر نمازها، خرید و فروش و هر عملی که انسان را از رفتن به نماز جمعه باز می دارد حرام یا مکروه تحریمی قرار داده است. چون زمانی که فروشنده مغازه اش را ببندد، دیگر خریداری وجود ندارد معطل شود و از نماز باز ماند.
یکی از اعجاز قرآن همین مورد است. از لحاظ الفاظ بسیار مختصر است، اما معنی و محتوایش بسیار گسترده است. فصاحت قرآن در این است که خداوند عامل اصلی که بیع است را بیان می کند، ولی هدف خرید و فروش است. وقتی مغازه ای باز نباشد مشتری هم به بازار نمی رود. و هدف از تحریم خرید و فروش در وقت نماز جمعه این است که چون معمولاً نماز جمعه در شهر ها و روستاهای بزرگ دارای بازار هستند برگزار می شود. منظور از خرید و فروش در این جا، هر عملی که انسان را از آمدن به نماز باز دارد جایز نیست. اگر چه مطالعه یا هر مشغولیت دیگری باشد که شخص را از رفتن به نماز جمعه باز دارد. چون برخلاف دستور خدا انجام داده است.
شخص مسلمان به مجرد شنیدن صدای اذان، باید برای نماز جمعه آماده شود. و منظور از ذکر الله در آیه نماز جمعه است. بعضی از مفسرین می فرمایند: منظور از ذکر خدا خطبه است. اگر منظور از یاد خدا خطبه باشد، خطبه برای نماز جمعه شرط است. پس وقتی برای استماع خطبه جمعه باید معامله را رها کند و خودش را به مسجد برساند، برای شرکت در نماز جمعه به طریق اولی باید خرید و فروش را ترک کند.
خطبه از نظر اجر و پاداش، نصف نماز جمعه، اجر و پاداش دارد. یعنی مسلمان باید خودش را به خطبه نماز جمعه برساند. خطبه در کشورهای عربی که زبانشان عربی است و سخنرانی دیگری وجود ندارد همان خطبه عربی است. اما کسانی که زبانشان عربی نیست و خطبه ای که ایراد می شود منظور همان تعلیم احکام اسلامی است، خطبه همان سخنرانی است، که شخصی موظف است خودش را برای خطبه و سخنرانی که روز جمعه ایراد می شود برساند.
اما در رابطه با اذان روز جمعه دو نظریه وجود دارد. اول اینکه: بعضی ها می گویند: اذان اول که داده شد، باید داد و ستد را ترک شود. بعضی دیگر می گویند: که در اذان دوم: معامله حرام است. تا آخر خلافت حضرت عمر یک اذان بیشتر نبود و آن اذان دوم بود. اما از زمان حضرت عثمان که جمعیت مسلمانان بیشتر شد و صدای اذان دوم به گوش آنها نمی رسید. اذان اول هم به اجماع امت مشروع شد.
یعنی وقتی که اذان اول داده شد شما فقط برای نماز جمعه و آمدن به آن باید آماده شوید اگر شما آگاهی دارید. بدانید که عمل کردن به دستورات خدا برای شما بهتر است.
اما از نظر سنت پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: (رواح الجمعة واجب علی کل محتلم) رفتن به نماز جمعه و شرکت کردن در نماز جمعه بر هر فرد بالغ فرض است. و در روایتی دیگر پیامبر می فرمایند: (الجمعة حق واجب علی کل مسلم فی جماعة الا اربعة عبد مملوک او امراة او صبی او مریض، لا جمعه علی مسافر) نماز جمعه حق واجبی است بر هر مسلمان که با جماعت ادا کند. چون نماز جمعه بدون جماعت برگزار نمی شود. بقیه نمازها را می توان در خانه یا مسجد انفرادی خواند، ولی نماز جمعه شرایطی دارد و یکی از آن جماعت است. و حداقل جماعت، این است که از سه نفر کمتر نباشند. یعنی پشت سر امام باید حداقل سه نفر باشند. پیامبر فرمودند: نماز جمعه بر هر مسلمان فرض است. اما چهار نفر را استثنا کردند که نماز جمعه بر آنها فرض نیست. اما اگر این افراد در نماز جمعه شرکت کردند و نماز جمعه را خواندند بهتر است و نماز ظهر از گردن آنها ساقط می شود.
اول: برده ای که از خودش اختیاری ندارد و تابع مولایش است. مانند سربازی است که در پادگان است و به او اجازه نمی دهند که از پادگان برای نماز جمعه خارج شود. در این صورت نماز جمعه از گردنش ساقط می شود.
دوم: بر زن هم نماز جمعه واجب نیست. اگر زنها در نماز جمعه شرکت کنند، هم فضایل نماز جمعه را درک می کنند و هم از آن پند و اندرزها و نصیحت ها و مسایل شرعی که گفته می شود استفاده می کنند و به نظر بسیاری از علما در عصر حاضر که زن در تمام صحنه های اجتماعی حضور دارد. خصوصاً در چنین زمانی که دشمنان اسلام، زن را وسیله ای برای فساد جوامع قرار داده اند. شرکت زنها به منظور آموختن مسایل شرعی در نماز جمعه و نمازهای عیدین واجب است. تا اینکه آله دست تبلیغات منحرف دشمنان اسلام قرار نگیرند.
امروز هر کالائی که می خواهند بفروشند و برای آن تبلیغ کنند می بینیم که بر روی آن عکس نیمه برهنه زن را می چسبانند. تا آن کالا بیشتر فروش داشته باشد. لذا زنان مسلمان باید از دینشان آگاهی داشته و باید احکام شرعی را بیاموزند و از مسایل شرعی آگاهی داشته باشند، تا مادران خوبی برای فرزندانشان باشند. شاعر عرب چه زیبا می فرماید (الام مدرسة ان اعددتها –اعدت شعباً طیب الاعراق) مادر در واقع برای فرزندانش یک مدرسه و یک معلمی است، که اگر شما مادر را خوب تربیت کردید، یک نسلی را تربیت کرده اید.
همان طور که طلب علم و دانش و آموختن مسایل دینی بر مرد مسلمان فرض و واجب است. طلب علم و دانش و آموختن مسایل دین بر زن مسلمان هم فرض است.
سوم: بیمار. کسی که مریض و در بستر بیماری افتاده، نماز جمعه بر او فرض نیست. و فرمودند: بر مسافرهم نماز جمعه فرض نیست. اگر شرکت نماید نمازش درست و نماز ظهر از گردنش ساقط می شود. اینها دلیل فرضیت نماز جمعه از سنت پیامبراکرم(ص) بود.
نماز جمعه چه وقت فرض شده؟ و حکمت و فلسفه فرض شدن نماز جمعه چیست؟ نماز جمعه در مکه مکرمه، و در شب معراج با بقیه نمازها فرض شده است. اگر چه روایتی هم هست که در مدینه منوره فرض شده است. اما صحیح ترین روایت این است که نماز جمعه، در مکه مکرمه فرض شده است.
چرا پیامبر (ص)در مکه نماز جمعه را اقامه نکردند؟ دلیلش این است که اولا: در مکه تعداد مسلمانان کم بود. دوم: اینکه مسلمانان از ترس آزار و اذیت مشرکین مخفیانه زندگی می کردند. این دو عامل باعث شده بود که پیامبر نماز جمعه را در مکه مکرمه اقامه نکردند. اما برای مصعب بن عمیرکه پیامبر ایشان را به عنوان معلم برای مسلمانهای به مدینه منوره فرستاده بودند، نامه ای نوشتند و در ان نامه متذکر شدند که در مدینه منوره نماز جمعه را اقامه کند. اسعد بن زراره (رض) مردم را جمع کرد و مصعب بن عمیربه عنوان اولین خطیب، نماز جمعه را در مدینه منوره اداء کرد. این اولین نماز جمعه بود که توسط مصعب بن عمیر و اسعد بن زراره برگزار شد.
پیامبراکرم هم پس از ورودشان به مدینه منوره بعد از چهار روز اقامت در قبا هنگامی که عازم مدینه شدند، چون در آن زمان قبا از مدینه فاصله داشت در قبیله بنی سالم بن عوف وقتی که ظهر فرا رسید در آن جا توقف کردند و اعلام کردند. مردم جمع شدند و نماز جمعه را در آنجا اقامه کردند.
پیامبراکرم (ص) هم بخاطر اهمیت نماز جمعه، در لحظات ورودشان نماز جمعه را در قبا اقامه کردند و اجماع امت هم همین طور است که نماز جمعه فرض عین است.
حکمت و فلسفه نماز جمعه چیست؟ همان طور که در آیات قران و احادیث پیامبر نقل شده تاکید فراوان به اتحاد مسلمانان و انسجام اسلامی شده است. در روایتی پیامبراکرم(ص) جامعه اسلامی را به یک جسم تشبیه کرده اند. که همه اعضای یک جسم به هم پیوسته هستند. لذا برای استحکام اتحاد و انسجام خداوند متعال هفته ای یک روز را قرار داده تا مسلمانان از جاهای دور و نزدیک در مصلا و در میعادگاه نماز جمعه حاضر شوند و در کنار یکدیگر وحدتشان را به نمایش بگذارند.
دومین حکمت نماز جمعه: ایجاد الفت و محبت بین مسلمانان است. وقتی مسلمانان در یک جا جمع می شوند و در کنار یکدیگر نماز جمعه را اقامت می کنند. خود به خود الفت و محبت در دلهای آنها جا می گیرد و یکدیگر را بهتر می شناسند و در مواقع مشکلات و مصیبتی که برای فردی از افراد جامعه اتفاق می افتد می توانند به او کمک کنند.
همچنین فلسفه دیگر نماز جمعه تعلیم و تعلم است. بر هر مرد و زن مسلمان فرض است که دین و مسایل شرعی اش را یاد بگیرد. لذا در روز جمعه که از سخنان خدا و پیامبر بیان می شود. مسلمانان در میعاد گاه جمعه حاضر می شوند و مسائل دین شان را یاد می گیرند.
در واقع نماز جمعه یک کلاس هفتگی است برای آموختن دین و پند و اندرزهای اسلامی. و لازم است که هر فرد مسلمان در این کلاس شرکت کند.
نمازجمعه در واقع یکی از بزرگترین شعاعر اسلام است که عظمت دین اسلام را به نمایش می گذارد. پیامبراکرم(ص) می فرمایند: (قال من توضا فاحسن الوضوء ثم اتی الجمعة فاستمع و انصت غفر له ما بینه و بین الجمعة الاخری و زیادة ثلاثة ایام) هر کس که در روز جمعه وضو گیرد و در وضو گرفتن کاملاً دقت کند، (اگر چه غسل نمودن بهتر و سنت است) و برای اقامه نماز جمعه به مسجد بیاید و سکوت را رعایت کند و به سخنرانی ها گوش فرا دهد. خداوند متعال گناهان صغیره او را که از جمعه گذشته تا این جمعه انجام داده به خاطر رعایت دستور پیامبر می بخشد.
در روایتی دیگر می فرمایند: (الصلوات الخمس و الجمعة الی الجمعة و رمضان الی رمضان، مکفرات لما بینهن اذا اجتنبت الکبائر) نمازهای پنجگانه اگر مرتب ادا شوند، به خاطر فضیلت آنها، گناهان صغیره بخشیده می شود. همین طور کسانی که برای ادای نماز جمعه شرکت می کنند؛ گناهان صغیره آنها از این جمعه تا جمعه دیگر بخشیده می شود.
و در روایتی دیگر می فرمایند: (خمس من عمل بهن فی یوم کتبه الله من اهل الجنة من عاد مریضا و شهد جنازة و صام یوما و راح الجمعه و اعنق رغبة) پنج عمل است که اگر کسی در روز جمعه انجام دهد خداوند متعال اسمش را در لیست اهل بهشت می نویسد.
1- به عیادت بیماری برود. 2- در تشیع جنازه ای شرکت کند. 3- روزه بگیرد و در نماز جمعه هم حاضر شود. 4- برده ای را در راه خدا آزاد کند. (حالا برده وجود ندارد) اگر این چهار عمل را کسی در روز جمعه انجام داد، خداوند متعال اسمش را در لیست اهل بهشت ثبت می کند.
روز جمعه روز معمولی نیست. خداوند متعال از بین شهرها مکه را بعنوان بهترین شهرهای دنیا قرار داده. و از بین روزها، روز جمعه را افضل ترین روز قرار داده و از بین ماه ها ماه رمضان را و از بین شب ها شب قدر را.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: (قال ان یوم الجمعة سید الایام اعظمها عند الله و هو اعظم عند الله من یوم الاضحی و یوم الفطر و فیه خمس خصال، خلق الله آدم و اهبطا الله فیه آدم الی الارض و فیه توفی الله آدم و فیه ساعة لا یسال الله فیها العبد شیئا الا اعطاه ایاه ما لم یسال حراماً و فیه تقوم الساعة) روز جمعه سردار و سرور همه روزها است. زیرا خداوند متعال در روز جمعه حضرت آدم را آفرید و در همین روز او را وارد بهشت کرد و در همین روز حضرت آدم فوت کرده است و در همین روز قیامت خواهد به پا خواهد شد و در همین روز خلقت کاینات تکمیل شده است. و در روز جمعه یک لحظه اجابت دعا است که اگر در آن لحظا انسان در حالت دعا کردن باشد هر دعای مشروعی که بکند اجابت می شود. و آن لحظه مبارک نصیب هرانسانی که بشود او انسان خوشبختی خواهد شد.
روز جمعه آن قدر فضیلت دارد که اگر کسی در روز جمعه، یا شب جمعه، فوت کند. خدا به او اجر و پاداش شهید را اعطا می کند.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: (اکثروا من الصلاة علی یوم الجمعة، فمن فعل ذلک کنت له شهیدا شفیعاً یوم القیامة) در شب و روز جمعه درود فراوان بر من بفرستید! چرا که من در روز قیامت شفاعت شما را خواهم کرد و فرمودند: (یا ایها الناس توبوا الی الله قبل ان تموتوا و بادروا بالاعمال الصالحة قبل ان تشغلوا و صلوا الذی بینکم و بین ربکم بکثرة ذکرکم له و کثرة الصدقة فی السر و العلانیة ترزقوا و تنصروا و اعملوا ان الله افترض علیکم الجمعة) ای مسلمانان توبه کنید، قبل از اینکه مرگ به سراغ شما بیاید. هر زمانی که مرتکب خطا شدید فورًا توبه کنید. در انجام اعمال صالح و شایسته سبقت بگیرید و اعمال صالح و شایسته انجام دهید. قبل از اینکه برای شما گرفتاری پیش بیاید. فرصت ها را غنیمت بشمارید. و فرمودند: بدانید که نماز جمعه بر شما فرض شده است. و هر کس که در حیات من یا بعد از فوت من بدون عذر شرعی نماز جمعه را ترک کند، خداوند متعال هیچ وقت کارهای زندگی اش سر و سامان نمی دهد. و خداوند برکت را از زندگی و عمر و فرزندان او می گیرد.
خداوند هیچ عبادتی از انسانی که در نماز جمعه شرکت نمی کند و آن را عمدا ترک می کند نمی پذیرد. نه نمازش را قبول می کند، نه روزه اش را، نه زکاتش را، نه حجش را، تا زمانی که توبه کند و دست از این کار زشتش بردارد.
در روایتی دیگر می فرمایند: آنهایی که عمدا نماز جمعه را ترک می کنند و به تفریح و گردش می روند و برای آن اهمیتی قایل نیستند. خداوند متعال بر قلبهای آنها مهر می زند و آنها را در لیست انسانهای غافل و گناه کار قرار می دهد. و می فرمایند: (من ترک ثلاث جمعة و تاطبع الله علی قلبه) کسی که بدون عذری و خاطر سستی و تنبلی، سه نماز جمعه را پشت سر هم ترک کند. خداوند متعال بر قلب او مهر می زند. و کسی که خدا بر قلب او مهر بزند، او انسان بدبختی است. بدبختی دنیا و آخرت برای اوست.
سعی کنیم که نماز جمعه را ترک نکنیم و خصوصاً در اول وقت در نماز جمعه حاضر شویم. پیامبراکرم(ص) می فرمایند: (قال من اغتسل یوم الجمعة غسل الجنابة ثم راح فی الساعة الاولی فکانما قرب بدنة و من راح فی الساعة الثانیة فکانما قرب بقرة و من راح فی الساعة الثالثة فکانما قرب کبشا اقرن و من راح فی الساعة الرابعة فکانما قرب دجاجة و من راح فی الساعة الخامسة فکانما قرب بیضة فاذا خرج الامام حضرت الملائکة یستمعون الذکر) کسی که در اولین لحظات روز جمعه به مسجد می آید. مانند این است که شتری را در راه خدا قربانی کرده است. فرد یا افرادی که در لحظات بعد به مسجد می آیند، مانند این است که گاوی را در راه خدا قربانی کرده اند و آنهایی که در لحظات بعد تر به مسجد می آیند، مانند این است که گوسفندی را در راه خدا قربانی کرده اند و آنهایی که بعدا و در لحظات آخر به مسجد می آیند مانند این است که مرغی را در راه خدا قربانی کرده اند و آنهایی که آخر می آیند مانند این است که تخم مرغی را در راه خدا داده باشد.
به مجرد اینکه امام بالای منبر شد و خطبه را شروع کرد، فرشتگانی که در درب مسجد ایستاده هستند و اسامی نمازگزاران را در لیست صالحین می نویسند، فرشتگان هم دستور دارند که بنشینند و به خطبه گوش دهند و دفتر ثبت نام نمازگزاران را می بندند و آنهایی که بعد از خطبه می آیند از فضایل نماز جمعه محروم می شوند و اسم آنها در لیست بندگان صالح و شایسته خدا ثبت نمی شود.
خلاصه اینکه: نماز جمعه فرض عین است وکسی که عمدا و قصدا آنرا ترک کند به فتوای بعضی از ائمه مانند: امام مالک و امام احمد حنبل کفر است. و در نزد بقیه ائمه گناه کبیره است. مگر اینکه عذری داشته باشد یا اینکه بیمار یا مسافر باشد یا به سن بلوغ نرسیده باشد.

May 1, 2008

بهترین نعمت های دنیا و آخرت



مولانا فاروقی امام جمعه اهل سنت بیرجند
بعضی ها فکر می کنند که بهترین نعمت و بهترین سرمایه دنیا و آخرت مال و ثروت است، و اگر کسی مال و ثروت داشته باشد، آسایش و آرامش هم دارد. بعضی ها پست و جاه و مقام را بهترین نعمت می دانند. بعضی ها داشتن اولاد زیاد را بهترین نعمت می پندارند. بعضی ها صحت و تندرستی را بهترین نعمت می دانند. بعضی ها امنیت و آرامش را بهترین نعمت می پندارند. بعضی ها داشتن منزل یا وسیله خوب را بهترین نعمت می دانند. بعضی ها استفاده از غذاها ی لذیذ را بهترین نعمت می دانند.
و بعضی ها بدست آوردن روزی حلال را بهترین نعمت می دانند. بعضی ها علم نافع را بهترین نعمت می دانند.
نعمتها آنقدرزیاد است، که خداوند می فرماید: (و ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها) شما توان شمارش نعمتهای من را ندارید. همه مواردی که بیان شد، می توانند در سعادت انسانها نقش داشته باشند.
اما بعضی از این نعمتها فقط در سعادت دنیوی انسانها نقش دارند، موقت و محدود هستند. انسان عاقل کسی است که به دنبال نعمتی می رود که بقا و دوام داشته باشد. موقت و محدود نباشد.
انسان ترکیبی است از روح و جسم، همانطور که جسم انسان برای ادامه حیات به غذا و آب نیاز دارد، همینطور روح انسان هم نیاز به غذا دارد. امروزه می بینیم که میلیون ها انسان در جهان از ناراحتی روحی و روانی و عصبی رنج می برند. و برای اینکه لحظه ای به خوابند، از قرص های خواب آور و از مواد مخدر استفاده می کنند. تا چند لحظه ای استراحت کنند. و در سالی بیش از چند صد هزار نفر در جهان بر اثر افسردگی و ناراحتی های روحی و روانی دست به خودکشی می زنند، یا برای فرار از فشارهای روحی و روانی به مواد مخدر رو می آورند. و معتاد می شوند.
وسایل مادی تا به حال نتوانسته این معضل اجتماعی را برطرف کند. پزشکان روانشناسان، فلاسفه و علمای اخلاق، همه تلاش کرده اند تا راه و چاره ای برای حل این مشکل پیدا کنند، اما نتیجه عکس داشته است. و به این نتیجه رسیده اند که وسایل مادی نمی تواند برای انسان آسایش و آرامش بوجود آورد. با وجود همه امکانات مادی که امروز بشر دارد، روز به روز بر تعداد بیماران روانی و عصبی افزوده تر می شود.
راه و چاره برای نجات این بیماریهای روحی و روانی چیست؟ قرآن در درجه اول همه انسانها و در درجه دوم همه مومنین را به این راه حل راهنمایی می کند. و آن ذکر و یاد خداست که آسایش و آرامش و صفای نفس را به انسانها عنایت می کند! یعنی در حقیقت آن چه سبب آرامش انسانها می شود قرآن با صراحت بیان می کند (و من یطع الله و رسوله فقد فاز فوزاً عظیما) در اطاعت از خدا و پیامبر سعادت دنیا و آخرت بدست می آید. پس سعادت دنیا و آخرت و آرامش روحی انسان در ایمان و اطاعت از دستورات خدا و پیامبر است.
بیشترین انسانهایی که از اضطراب و ناراحتی و افسردگی رنج می برند کسانی هستند که از نعمت ایمان محرومند. به همین خاطر پیامبر می فرمایند: (اربع من اعطیهن فقد اوتی خیری الدنیا و الاخرة، لساناً ذاکراً و قلباً شاکراً و بدناً علی البلاء صابراً و زوجة صالحة لا تبغیه خوناً فی نفسها و ماله) چهار چیز است که اگر به انسان داده شود، بهترین نعمت دنیا و آخرت به او داده شده است. و بهترین سرمایه دنیا و آخرت را به همراه دارد.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:اولین نعمت: زبان ذاکر است. (در واقع یکی از داروهایی که می تواند آرامش و آسایش روحی انسان را تضمین کند یاد خداست) (الا بذکر الله تطمئن القلوب) خبر دار! تنها با یاد خدا است که دلها آرام می گیرد. نه با مادیات و با داشتن منازل شیکه و وسیله خوب!.
خداوند متعال در اوصاف اصحاب و یاران پیامبرش می فرماید: (رجال لا تلیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله) آنها انسانهایی بودند که هیچ تجارتی هر چند که منفعت داشته باشد و هیچ داد و ستد و معامله ای آنها را از یاد خدا غافل نمی کرد. یعنی هیچ گاه به خاطر مال و ثروت و منافع بیشتر، نمازشان را به تاخیر نمی انداختند. و قرآنشان را ترک نمی کردند. دستورات خدا را فراموش نمی کردند.
و در آیه دیگر خداوند خطاب به مومنان می فرماید: (یا ایها الذین آمنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله و من یفعل ذلک، فاولئک هم الخاسرون) ای مومنین! مواظب باشید که مال و ثروت و فرزندان شما را از یاد خدا غافل نکند. چون معمولاً مال و ثروت دنیا، انسان را به طغیان می کشاند. همچنین فرزندان؛ اگر فرزندان صالح نباشند، انسان را به گناه و معصیت وادار می کنند.
خداوند هشدار می دهد، که ای مومنین! مال و ثروت و فرزندان شما را از عبادت و اطاعت و یاد خدا غافل نسازد. که به خاطر آنها دستوری از دستورات خدا را فراموش، یا ترک نمایید. اگر چنین کردید! انسانهای بدبختی خواهی بود هم در این دنیا و هم در آن دنیا. و در آیه دیگر خطاب به پیامبر و همه مومنین می فرماید: (لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا و اتبع هواه و کان امره فرطا) ای پیامبر و ای مسلمان؛ از هر انسانی که ما قلب او را از یاد خود غافل کردیم اطاعت نکن. آن انسانی که یاد خدا در قلب او نیست در هر منسب و مقامی که باشد، حق اطاعت و پیروی کردن از او را نداردی. آن انسانی که به خاطر گناه ومعصیت از حدود الهی گذشته است و به خاطر پیروی از هوا و هوسهای نفسانی اش، اسیر شیطان شده است هوا و خواهشات بر او غلبه کرده است حق پیروی کردن از او را ندارید.
در آیه دیگر می فرماید: (و من اعرض عن ذکری فان له معیشته ضنکاً و نحشره یوم القیامة اعمی) کسی که از ذکر و یاد من روی گرداند، ما او را به زندگی سختی دچار می کنیم. زندگی که سراسر پریشانی، اظطراب، ناراحتی و رنج و غم و اندوه باشد. در آخرت هم او را نابینا حشر می کنیم. و یکی از کار های مهم شیطان که خدا هم در قرآن از آن یاد می کند: (و یصدکم عن ذکر الله و عن الصلاة) شیطان انسان را از یاد خدا غافل می کند. یعنی دو تا از کارهای مهم شیطان این است که مومنین را از یاد خدا و نماز خواندن باز می دارد.
پس یکی از نعمتهای بزرگی که نصیب انسان می شود، ذکر و یاد خداست. که بهترین نعمت دنیا و آخرت است.
برای ذکر و یاد خدا حد و مرزی تعیین نشده است. درست است که امر شده بعد از نمازهای فرض 33 مرتبه سبحان الله و الحمدلله و همچنین 44مرتبه لله اکبر بگوییم.
در آیات بسیاری خداوند انسانها را به ذکر کثیر دعوت می کند. (و الذاکرین الله کثبراً و الذاکرات اعد لهم مغفرة و اجراً عظیماً فاذکرونی اذکرکم و اشکروا لی و لا تکفرون) پروردگارت را به کثرت یاد کن. کسانی که خدا را بسیار یاد می کنند خداوند متعال برای آنها مغفرت و پاداش بسیار بزرگی آماده کرده است. خداوند می فرماید: مرا یاد کنید، من هم شما را یاد می کنم، شکر و سپاس مرا به جای آورید، کفر نورزید و کفران نعمت نکنید.
خداوند اوصاف مومنین را چنین بیان می کند. (الذین یذکرون الله قیاماً و قعوداً و علی جنوبهم) آنها کسانیند که در حالت نشستن و دراز کشیدن و در همه حالتها به یاد خدایند. زبانشان با یاد خداوند تره و تازه است. وقتی از پیغمبر خدا سوال می شود که چه عملی از همه اعمال بهتر است؟ فرمودند: (ان تموت و لسانک رطب من ذکر الله) آنقدر مشغول یاد خدا باش که در حالت مردن زبانت با یاد خدا تر و تاره باشد. یعنی در هیچ حالتی یاد خدا را فراموش نکنی. یا در روایتی می فرمایند: (اذا صررتم بریاض الجنة فارتعوا قال: و ما ریاض الجنة؟ قال: حلق الذکر) زمانیکه از کنار باغهای بهشت عبور کردید! از آن بهره بگیرید. سوال شد، باغهای بهشت چیست؟ فرمودند: مجالس و حلقه های ذکر. اینها باغهای بهشت هستند.
درروز قیامت اهل بهشت هم از آن لحظه هایی حسرت می خورند که در دنیا بدون یاد خدا سپری می کرده اند! پیامبر خدا می فرمایند: ( قال رجل ذکر الله خالیً ففاضت غیناء) وقتی می بینند آن مقامها و منزلتهای به خاطر یاد خدا به آنها داده شده، حسرت می خورند که چرا لحظاتی را بدون یاد خدا سپری کرده اند!
یکی از هفت نفری که در روز قیامت زیر سایه عرش الهی قرار می گیرد. انسانی است که در خلوت خدا را یاد می کند و اشکها از چشمانش به خاطر ترس از خدا سرازیر می شود. در روایتی دیگر می فرمایند: ( والذی یذکر ربه والذی لا یذکر مثل الحی و المیت) مثال کسی که یاد خدا را می کند، مانند انسان زنده است، ولو اینکه مرده باشد. چون قلبش زنده است. و کسی که یاد خدا را نمی کند و غافل است، انسان مرده است، و لو اینکه روزی زندگان را می خورد.
در روایت دیگر می فرمایند: (الدنیا ملعونة و ملعون ما فیها الا بذکر الله و ما والاه و عالماً و متعلماً) دنیا لعنت کرده شده است، و هر آنچه که در دنیا هم است لعنت شده! مگر یاد خدا، و آنچه که انسان را به یاد خدا یاری کند، مانند طلب روزی حلال.
یاد خدا عام است، تمام عبادت ها و قرائت قرآن را در بر می گیرد. و آن چه که شبیه عبادت باشد هم در بر می گیرد. و آن کسی که علم دین می آموزد و علم دین را به دیگران می آموزد، اینها مستثنی هستند. بقیه از رحمت خدا دور هستند.
نعمت دوم: قلبی که در برابر نعمتهای مادی و معنوی، شکر و سپاس خدا را به جا آورد. خداوند می فرماید: (لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید) اگر در برابر نعمتهایی که به شما داده ام شکر و سپاس مرا به جا آورید، نعمتهایم را برایتان افزون می کنم، و اگر کفران نعمت کردید و شکر نعمت مرا به جا نیاوردید متوجه باشید که عذاب من بسیار سخت است.
شکر نعمت نعمتت افزون کند ----- کفر نعمت نعمتت از کف بیرون کند.
خداوند در آیه دیگر می فرماید: (من شکر فانما یشکر لنفسه و من کفر فان ربی غنی کریم) هر کس از نعمتهای خدا سپاسگذاری کند، این سود و منفعت سپاسگذاری به خود او بر می گردد، و هر کس که کفران نعمت کند، به خدا ضرری نمی رساند. خدا بی نیاز است. احتیاجی به شکر و سپاس بندگانش ندارد. هر عبادتی که ما انجام می دهیم منفعت آن به خود ما بر می گردد. که همان سعادت دنیا و آخرت است. هر گناهی که انجام می دهیم، ضرر و زیان آن به خود ما بر می گردد. خداوند در قرآن کریم می فرماید: (ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اساتم و فلها) اگر کار خوبی انجام دادید به نفع خودتان انجام داده اید، و اگر کار بدی هم انجام داده اید، باز هم به ضرر خودتان انجام داده اید. خدا نه به عبادت ما نیاز دارد و نه از گناه و معصیت ما چیزی از پادشاهی او کاسته می شود.
شکر در برابر نعمتهای خدا، فقط نعمتهای مادی نیست، بعنوان مثال تنها چشم را در نظر بگیریم، اگر به یکی از ما ها پیشنهاد شود که تمام ثروت یک کشوری را به شما می دهیم، شما اجازه بدهید که ما چشم شما را در بیاوریم! گمان نکنم که انسان عاقلی حاضر شود، چنین معامله انجام دهند. و این نعمت را از دست بدهد.
شکر و سپاس در برابر بزرگترین نعمت، که نعمت ایمان باشد. ما را به صراط المستقیم هدایت می کند. خداوند به ما نعمت دین عطا کرده است. پیامبر خدا با آن مقامی که دارند وقتی که شبها به عبادت می ایستند پاهای مبارکشان متورم می شود. از ایشان سوال می شود که چرا شما این قدر نفس خود را به مشقت می اندازید؟ در جواب می گویند: ( افلا احب ان اکون عبداً شاکراً) من هم دوست دارم بنده شاکر خدا باشم! من هم می خواهم در برابر این همه نعمتهایی که خدا به من داده خدا را سپاسگذاری کنم.
پیامبراکرم (ص) یکی از راهای سپاسگذاری خداوند را چنین می فرمایند: (انظروا الی من هو اسفل منکم و لا تنظروا الی من هو فوقکم فهو اجدر الا تزدروا نعمة الله علیکم) همیشه به کسی که پایین تر از شما قرار دارد نگاه کنید! نه به کسی که از شما در ردیف بالاتر قرار دارد. نگاه کنید به آن انسانی که نان شب ندارد، اگر شما ناراحتی دارید، نگاه کنید به کسی که در بیمارستان بستری است. به مریضی که در بخش ویژه بستری است. وقتی که انسان به شخص پایین تر از خود نگاه می کند مسلماً خدا را شکر می کند که مثل فلانی نیست.
انسان باید هم از نظر مالی و مادی قانع باشد و به کسانی که در ردیف پایین تر از او قرار دارند نگاه کند و خدا را سپاسگذاری کند.
نعمت سوم: نعمت صبر است پیامبراکرم(ص) می فرمایند: انسانی که در برابر مصیبت ها صبر و شکیبایی از خود نشان به او اجر و پاداش بی حد حساب می دهد.
کلمه صبر بیش از 103 مورد در قرآن ذکر شده به خاطر اهمیت آن، و صبر در حقیقت یکی از صفات بارز انبیاء است. خداوند به پیامبر می فرماید: (فاصبر کما صبراو الوالعزم من الرسل و لا تستعجل لهم) تو هم مانند انبیاء قبل از خودت صبر کن، زیرا مصیبتها در راه دین زیاد است. لذا همانطور که آنها در برابر مصیبتها و مشکلات صبر کردند تو هم صبر کن.
در روز قیامت پاداش همه اعمال انسانها به اندازه عملی که انجام داده است به او داده می شود. الا پاداش انسانهای صابر، کسانی که در برابر مشکلات صبر و شکیبایی از خود نشان داده اند، که حساب و کتابی در آن نیست. تا هفتصد برابر یا بیشتر. صبر در برابر عبادتها بسیار مشکل است. انسان نفسش را بر خلاف میلیش به عبادت وادار می سازد و جلوی نفسش را در برابر خواهشاتش می گیرد و نمی گذارد نفس به خواهشات نامشروعش دسترسی پیدا کند این دشوار است. صبر کردن در این مورد اجر و پاداش زیادی دارد. صبر تکیه گاه مسلمانان است. پیامبر می فرمایند: (عجبا لامر المومن ان امره کله له خیر و لیس ذلک لاحد الا للمومن ان اصابته سراء شکر فکان خیراً له و ان اصابته ضراً صبر فکان خیراً له) من از حال مومن در شگفتم که همه کارهای که انجام می دهد و هر اتفاقاتی که برای او رخ می دهد، برای او خیر است. و این ویژه مومن است. و این برای امتهای گذشته نبوده است! فرمودند: وقتی که خدا به او نعمتی می دهد شکر و سپاس خدا را به جای می آورد و این اجر و پاداش زیادی برای او دارد و وقتی مصیبتی هم به او می رسد، باز هم صبر و شکیبایی می کند، که این هم برای او اجر و پاداش زیادی دارد.
بهترین و بزرگترین پاداش برای صابرین است، کسانی است که دچار مصیبتهای کلان می شوند و در برابر مصیبت از خود صبر و شکیبایی بخرج می دهند. چون مصیبت در ابتدا تحمل آن مشکل است، صبر در وهله نخست بسیار دشوار است. جزع و فزع نکردن سخنان بی ربطی بر زبان نیاوردن خیلی مشکل است و هر لحظه از مصیبت می گذرد تحمل آن آسان تر می شود.
صبر کردن زمانی اجر و پاداش دارد که تحمل آن دشوارتر باشد. در ابتدای مصیبت.خداوند متعال هر کسی را که بیشتر دوست داشته باشد او را به مصیبتی گرفتار می کند.
نعمت چهارم: همسر شایسته است. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: همسر شایسته همسری است که انسان را به عبادت پروردگار تشویق نمایند و از گناه و معصیت باز بدارد.
در صدر اسلام زنان آنچنان ایمانی داشتند که وقتی اعلان جهاد می شد زنها شوهرانشان را به زور وادار رفتن به جهاد می کردند! جهادی که هر لحظه امکان داشت که شخص به شهادت برسد. اما زنها شوهرانشان را تشویق به رفتن به جهاد می کردند. اگر به آنها می گفته می شد که شما چرا مردها را تشویق به جهاد می کنید؟ در جواب می گفتند: از زمانی که ایمان آورده ایم فهمیده ایم که شوهر روزی دهنده نیست! اگر روزی خورنده از بین برود خداوند که روزی دهنده واقعی است زنده و پا برجاست! پیامبر فرمودند: (الدنیا متاع و خیر متاعها المراة الصالحة) دنیا کالایی است وبهترین متاع زن شایسته و مومن است.
در روایتی دیگر پیامبر می فرمایند: (من رزقه الله امراة صالحة فقد اعانه الله علی نظر دینه فلیتق الله فی الشطر الثانی) کسی که خدا همسر صالح و شایسته ای نصیب اوکرده در نصف دین او را یاری کرده و در نصف دیگر باید از خدا بترسد. خیلی از زنها در تاریخ داریم که هنگامی که شوهر از خانه بیرون می رفت برای امرار معاش و طلب روزی زنها سفارش می کردند که ای فلانی مواظب باش که دنبال حرام نروی، ما حاضریم گرسنه باشیم ولی حاضر نیستیم که فردا در آتش جهنم بسوزیم. ما گرسنگی را تحمل می کنیم، ولی تحمل خوردن مال حرام را نداریم.
زن صالح زنی است که شوهر خود را به اطاعت از خدا و دستور خدا وادار کند و او از انجام معاصی باز دارد. متاسفانه امروزه خیلی از زنها هستند که شوهرانشان را وادار به معاصی و حرام می کنند و آنها را وادار به گرفتن وام و ربا و سایر موارد حرام می کنند. عذابها یی که امروزه بر ما نازل می شود به خاطر اعمال ما است.
این چهار نعمتی بود که پیامبر فرمودند: به هر کس داده شود، بهترین نعمتهای دنیا و آخرت به او داده شده است.
اول: زبانی که مشغول ذکر خدا باشد.
دوم: قلبی که در برابر نعمتهای خدا شکر گذار باشد.
سوم: انسانی که در برابر مصیبتها صبر و شکیبایی داشته باشد.
چهارم: همسر صالح و شایسته.
اما بهترین نعمت که می تواند برای انسان آرامش و آسایش را به همراه داشته باشد نعمت ایمان است.