Jan 2, 2008

عيدقربان سال 86




متن كامل سخنان جناب مولوي غلام حيدر فاروقي امام جمعه اهل سنت بيرجند در عيد قربان سال86 با اندكي تخليص

بعد از حمد و سپاس خداوند در آغاز سخن فرا رسيدن عيد سعيد قربان را به همه مسلمين جهان و به شما برادران و خواهران نمازگذار تبريك عرض مي كنم واز اينكه امروز روز جمعه است و مهمترين عمل نزد خدا قرباني است لذا من سعي مي كنم سخنانم را كوتاه وبه صورت فهرست وارمطالبي را خدمت شما عزيزان عرض كنم چون بسياري از عزيزان شايد در نماز هاي جمعه كمي با تاخير به مسجد مي آيند و بسياري از مسايل اخلاقي اسلامي را نمي دانند و امروز چون همه حضور دارند لذا بنده آيات و احاديثي را خلاصه وار خدمت شما عزيران ترجمه كنم و اميدوارم كه خدوند به همه ما توفيق عمل عنايت بفرمايد


سخنانم درباره حقوق مسلمين است حقوقي كه هر مسلمان بر گردن مسلمان ديگر دارد پيامبراكرم به چند حق از حقوق مسلمان در این حدیث اشاره مي كنند يكي از حقوقي كه هر مسلمان بر مسلمان ديگر دارد اين است كه وقتي او را ملاقات مي كند سخنش را با سلام آغاز كند چون پيامبراكرم صلي عليه و سلم مي فرمايند: من شما را به يك عملي راهنمايي مي كنم كه اگر آن را گسترش داديد محبتها را بين تان زياد مي كند، عبدالله بن سلام مي گويد: اولين سخني كه پيامبر پس از ورودشان به مدينه منوره فرمودند اين بود سلام كردن را گسترش دهيد چرا كه سلام شعار هر مسلمان است مسلمان وقتي مسلمان ديگر را مي بيند بايد با السلام عليك او را ملاقات كند در حق او دعا كند و آن شخص هم جوابش را با دعای خير بدهد همچنين پيامبر فرمودند: به فقرا و مستمندان طعام بدهيد و صله رحم را به جا آوريد، مطلبي را كه مي خواهم امروز تاكيد كنم همين مسئله صله رحم است كه متاسفانه بر اثر ضعف ايماني كه داريم مي بينيم به خاطر مسايل بسيار بي ارزش سالها و ماهها برادر از برادر و يا برادر از خواهر قهر هستند. در حاليكه پيامبر مي فرمايند: صله رحم را بجا آوريد امروز روز عيد است لذا هر كدورتي كه نسبت به هم داريد قبل از رفتن به خانه بيرون بريزيد و همين جا تصميم بگيريد با خويشاوند خود رابطه برقرار كنيد و با آنها رفت و آمد كنيد.


همچنين پيامبر اكرم صلي الله عليه و سلم فرمودند: شما نماز بخوانيد در دل شب. در زماني كه همه خوابيده اند برخيزيد وبا خدا به راز و نياز بپردازيد. اگر اين مواردي كه خدمت شما عزيزان عرض شد، عمل كنيد حتما به بهشت داخل مي شويد. و همچنين پيامبر اكرم صلي الله عليه و سلم فرمودند: اگر كسي شما را دعوت كرد دعوتش را بپذيريد. كه متاسفانه اين سنت حسنه از بين رفته و دارد جزء مسائل متروكه قرار ميگيرد.


و ديگر پيامبر اكرم فرمودند: اگر كسي از شما راهنمايي خواست او را راهنمايي كنيد. وظيفه شرعي هر مسلمان است زماني كه مسلماني عطسه زد و گفت الحمدالله شما در جواب بگويد. يرحمك الله، و هنگامي كه بيمار شد، به عيادت او برويد، و هنگامي كه مرد، در تشييع جنازه او شركت كنيد. اين مجموعه حقوق مسلمانان بود كه پيامبراكرم صلي الله عليه و سلم فرمودند: و ديگر اينكه فرمودند از حق مسلمان بر مسلمان اين است كه آن چيزي را كه براي خود مي پسنديد براي برادر يا خواهر مسلمان خود به پسنديد. و آن چيزي را كه براي خود نمي پسندید براي ديگران هم نبايد بپسندید.


پيامبراسلام، جامعه اسلامي را به يك جسم تشبيه مي كنند كه سعدي هم مي گويد: بني آدم اعضاي يكديگرند/ كه در آفرينش ز يك گوهرند.


چو عضوي بدرد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار


يعني مسلمانان يه يكديگر وابسته اند و در غم و شادي يكديگر بايد با هم شريك باشند، فكر نكنيد آن مسلماني كه در گوشه زندانهاي اسرائيل شكنجه مي شود با او هيچ رابطه اي نداريد. يا آن مسلماني كه در دورترين نقطه جهان به دست كفار شهيد مي شود با ما بيگانه است.


خير مسلمانان با همديگر مرتبط هستند آنها از طريق كلمه الله با ما وصلند. رابطه ما رابطه اخوت مسلمين است ، كه بايد با مسلمانان هم دردي كنيم در غم و شادي همديگر شريك باشيم . چرا كه مسلمانان مانند اعضاي بدن انسان با يكديگر مرتبط هستند.


و در حديثي ديگر مي فرمايند: مسلمانان مانند اجزاي يك ساختمان هستند همان طور كه اجزاي ساختمان در استحكام آن نقش دارند مسلمانان هم بايد همين طور باشند.


حق ديگري كه بايد رعايت شود كمك به فرد مظلوم يا ستمديده است زماني كه مسلماني نياز دارد او را تنها رها نكنيم. مسلمان برادر مسلمان است، نبايد زمانيكه احتياج به كمك داشت او را رها كنيم ، و نبايد او را تحقير كنيم.


پيامبراكرم صلي الله عليه و سلم مي فرمايند: هر كس گرهي از كار برادر مسلمانش بگشايد، يعني زماني كه نياز به كمك مالي يا مشكلي ديگر داشت در حل آن به او كمك كند، خداوند متعال تمام مشكلات او را حل مي كند. كسي كه به تنگدستي كمك كند، خداوند كارهاي دنيا و آخرت را براي او آسان مي كند. و كسي كه آبروي مسلماني را نريزد، و آبرويش را حفظ مي كند. واز خطاهای او چشم پوشي مي كند. خداوند در دنيا و اخرت پرده پوشي او را مي كند.


خلاصه اينكه پيامبراكرم صلي الله عليه و سلم فرمودند: خداوند بنده مسلمانش را كمك و ياري مي كند، تا زماني كه مسلمان در صدد كمك و ياري برادر يا خواهر مسلمانش باشد .و زماني كه انسان در صدد كمك به برادر يا خواهر مسلمانش نباشد خدا هم او را كمك و نصرت نمي كند.


ديگر از حقوقي كه بايد رعايت شود، اين است كه مسلمان نبايد به مسلمان ديگر آزارو اذيت برساند، حتي اگر با يك نگاه كردن موجب ناراحتي او شود. حق نداريم كه اين كار را بكنيم.


مال مسلمان حرام است، آبرو او هم حرام است، ريختن خون مسلمان هم حرام است. يعني تجاوز و تعدي به هر كدام از اين ها حرام است.


از پيامبراسلام سوال كردند: كه فرد مسلمان چه كسي است؟ فرمودند: مسلمان كسي است كه ديگران از دست و زبان او در امان باشند.


ديگر اينكه انسان بايد متواضع باشد، بخل نداشته باشد. اركان كفر چهار چيز است كه انسان را به كفر مي كشاند.


اول: تكبر. انسان را از خدا باز مي دارد. دوم: حسادت. انسان را از پذيرفتن دستورات خدا باز مي دارد. سوم: خشم.و غضب. انسان را از عدالت باز مي دارد. چهارم: شهوت. انسان را از عبادت باز مي دارد.


در قران مجيد مي خوانيم (كه سعي كنيد كه متواضع باشيد چهرات را با تكبر و غرور از مردم بر مگردان بر روي زمين متكبرانه راه نرو...) ، تواضع است كه انسان را در نزد همگان محبوب مي سازد، به انسان عزت و كرامت مي دهد.


مواردي كه در روز عيد قربان كه بايد رعايت شود.


پيامبراكرم صلي الله عليه و سلم مي فرمايند: هيچ عملي براي فرزند آدم در نزد خدا محبوب تر از ريختن خون قرباني نيست از پيامبر سوال مي شود كه اين قرباني كه انجام مي دهيم چه نفعي براي ما دارد؟ فرمودند: اين سنت پدر شما حضرت ابراهيم خليل الله است. سوال شد اي رسول خدا در اين قرباني براي ما چه هست فرمودند در برابر هر موي گوسفند قرباني نيكي يه آن كسي كه قرباني مي كند مي رسد، همچنين به ازاي هر موي پشم قرباني به انسان نيكي مي رسد. به همين خاطر فرمودند: كسي كه توانايي قرباني دارد يعني صاحب نصاب است. بايد قرباني كند، و فرمودند: اگر كسي توانايي مالي دارد و قرباني نمي كند، حق ندارد در جمع مسلمانان حاضر شود.


حضرت ابراهيم بخاطر اين خليل الله نام گرفت كه خداوند ايشان را در معرض سخت ترين آزمايشها قرارداد ايشان پيروزمندانه از عهده اين آزمايشها بيرون آمدند.


سالها بود كه ايشان فرزندي نداشتند. بعد از سالها كه خداوند اسماعيل را به ايشان عطا كرد و بعد از مدتها انتظار زماني كه اسماعيل به سن جواني رسيد. خداوند به حضرت ابراهيم سلام الله عليه دستور مي دهد كه اي ابراهيم فرزندت را در راه ما قرباني كن! امروزه شايد بسياري از ماها حاضر نباشيم گوسفندي را قرباني كنيم.اما خداوند به حضرت ابراهيم دستور مي دهد كه فرزندت را قرباني كن.


حضرت ابراهيم به حضرت اسماعيل مي گويند كه اي دلبندم خدا به من دستور داده ،و من در خواب ديدم كه مي بايست تو را در راه الله قرباني مي كنم (و خواب انبيا هم وحي است) نظر تو در اين مورد چيست؟ حضرت اسماعيل در جواب پدر مي گويد: اي پدر آنچه كه خدا به تو دستور داده انجام بده، انشاء الله من را جز صابران خواهي يافت.


حضرت ابراهيم در خفا مادر اسماعيل ريسمان و چاقوي بر مي دارد و چون مي بايست از مادر هم اجازه بگيرند و ايشان هم خبر داشته باشد كه حضرت اسماعيل كجا مي رود به مادر حضرت اسماعيل مي گويند: فرزندت را لباس نو بپوشان، موهاي سرش را شانه كن، زيرا او را مي خواهم به مهماني ببرم . (منظور حضرت ابراهيم مهماني خدا است) وقتي كه مادر به او لباس نو مي پوشاند، سرش را شانه مي زند، و او براي رفتن به مهماني آماده مي كند. حضرت ابراهيم اسماعيل را براي قرباني به طرف مني مي برند. (سخت ترين روز از زمان خلقت ابليس براي او روزي است كه مي بيند حضرت ابراهيم فرزندش را براي رضايت خدا قرباني مي كند) لذا تمام تلاشهايش را بكار مي گيرد كه حضرت ابراهيم را از اين دستور خدا باز دارد و منصرف سازد. در سه محل كه امروز حجاج سنگ ريزه ها را مي زنند شيطان ظاهر مي شود و وسوسه قلب حضرت ابراهيم وسوسه مي كند كه شايد ايشان را از اين عمل خطير باز دارد اما حضرت ابراهيم شيطان را رجم مي كند و امروزه حجاج به تاسي از اين عمل حضرت ابراهيم عمل رجم را انجام مي دهند .


زماني كه به قربان گاه مي رسند اسماعيل به پدربزرگوارش مي گويد اي پدرجان! من در برابر دستور خداوند تسليمم. اما چند تا وصيت دارم و از شما درخواست دارم كه اينها را انجام دهيد.


اول: اينكه دست و پايم را محكم با طناب ببنديد شايد هنگام قرباني دست و پا زنم و شما اذيت شويد.


دوم: چهره ام را به هنگام ذبح به طرف زمين برگردانيد ،شايد مهر و شفقت پدري باعث شود كه شما در دستور خداوند تاخير بفرماييد.


سوم: لباسهايتان را جمع كنيد و به دور خودتان بپيچيد كه قطره هاي خون من بر لباسهايتان نريزد شايد كه از اجر و پاداش من كاسته شود. و يا اينكه شايد مادرم آن خونها را ببيند و ناراحت شود.


چهارم: اينكه چاقو را بسيار تيز كنيد و هنگام قرباني محكم بر حلقومم بكشيد زيرا سختي جان كندن بسيار دشوار است.


پنجم: پيراهنم را براي يادگاري براي مادرم ببريد اما توضيح ندهيد و نگويي كه چگونه فرزندم را قرباني كردم


بعد از اين سفارشات، حضرت ابراهيم چاقو را بر مي دارند و به وصيت هاي حضرت اسماعيل عمل مي كنند و هنگامي كه مي خواهند حضرت اسماعيل را قرباني كنند هر چه چاقو را بر حلقوم حضرت اسماعيل ميكشند چاقو نمي برد. حضرت اسماعيل در همان حالي كه زير چاقوي قرباني خوابيده اند مي گويند اي پدر نكند كه مهر پدري شما را ضعيف كرده است كه نمي توانيد حلقوممرا ببريد؟! حضرت ابراهيم از روي عصبانيت چاقو را بر سنگ مي زنند، سنگ دو نيم مي گردد. حضرت ابراهيم به چاقو مي گويند اي چاقو! سنگ را دو نيم مي كني؟ اما گلوي اسماعيل را نمي بري؟ ان گاه چاقو به صدا در مي آيد و مي گويد: اي ابراهيم تو مي گويي ببر اما پروردگارم مي گويد: نبر! من چگونه به دستور تو عمل كنم و از دستور پروردگارم سرپيچي كنم؟! (به همين خاطر است كه اكرم مي فرمايند: متوجه باشيد در جايي كه نافرماني خداوند است از هيچ مخلوقي اطاعت نكنيد) كه خداوند در عوض ذبح اسماعيل يك گوسفند بسيار بزرگي از بهشت به عنوان فديه حضرت اسمايل آورد تا حضرت ابراهيم آن گوسفندرا بجاي حضرت اسماعيل قرباني كند. به اميد قبولي تمام طاعات و عبادات در نزد پروردگارسبحان والسلام .


0 نظرات شما: